مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2939

1. ما را مسلم آمد هم عیش و هم عروسی

2. شادی هر مسلمان کوری هر فسوسی

3. هر روز خطبه‌ای نو هر شام گردکی نو

4. هر دم نثار گوهر نی قبضه فلوسی

5. عشقی است سخت زیبا فقری است پای برجا

6. بر آسمان نهی پا گر دست این دو بوسی

7. جانی است چون چراغی در زیر طشت قالب

8. کرد به پیش نورش خورشید چاپلوسی

9. صد گونه رخت دارد صد تخت و بخت دارد

10. تختش ز رفعت آمد نی تخت آبنوسی

11. رختش ز نور مطلق در تخته جامه حق

12. نی بارگیر سیسی نی جامه‌های سوسی

13. از ذوق آتش دل وز سوزش خوش دل

14. آتش پرست گشتم اما نیم مجوسی

15. روزی دو همره آمد جان غریب با تن

16. چون مرغزی و رازی چون مغربی و طوسی

17. پرویزن است عالم ما همچو آرد در وی

18. گر بگذری تو صافی ور نگذری سبوسی

19. هر روز بر دکان‌ها بازار این خسان بین

20. ای خام پیش ما آ کتان ماست روسی

21. بشکن سبوی قالب ساغر ستان لبالب

22. تا چند کاسه لیسی تا کی زبون لوسی

23. دستور می‌دهی تا گویم تمام این را

24. تا شرق و غرب گیرد اقبال بی‌نحوسی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری
* غلط می‌گفت خود را کشتم و درمان خود کردم
شعر کامل
وحشی بافقی
* ای دل ار عشرت امروز به فردا فکنی
* مایه نقد بقا را که ضمان خواهد شد
شعر کامل
حافظ
* سپاه شب تیره بر دشت و راغ
* یکی فرش گسترده از پرزاغ
شعر کامل
فردوسی