مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3040

1. چه آفتاب جمالی که از مجره گشادی

2. درون روزن عالم چو روز بخت فتادی

3. هزار سوسن نادر ز روی گل بشکفتی

4. هزار رسم دل افزا بدان چمن بنهادی

5. هزار اطلس کحلی بنفشه وار دریدی

6. که پر و بال مریدی و جان جان مرادی

7. در آن زمان که به خوبی کلاه عقل ربایی

8. نه عقل پره کاه‌ست و تو به لطف چو بادی

9. چه عقل دارد آن گل که پیش باد ستیزد

10. نه از نسیم ویستش جمال و نیک نهادی

11. میی که کف تو بخشد دو صد خمار به ارزد

12. چگونه گیج نگردد سر وجود ز شادی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بيماریِ مرا نتواند کسی علاج
* خیز ای طبیب چند مرا دردسر دهی
شعر کامل
جامی
* هوش و عقلم برده‌اند از دل تمام
* آن دو نرگس بر رخ چون نار یار
شعر کامل
سنایی
* قامتش را سرو گفتم سر کشید از من به خشم
* دوستان از راست می‌رنجد نگارم چون کنم
شعر کامل
حافظ