مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 3083

1. بیا بیا که چو آب حیات درخوردی

2. بیا بیا که شفا و دوای هر دردی

3. بیا بیا که گلستان ثنات می‌گوید

4. بیا بیا بنما کز کجاش پروردی

5. بیا بیا که به بیمارخانه بی‌قدمت

6. نمی‌رود ز رخ هیچ خسته‌ای زردی

7. برآ برآ هله ای آفتاب چون بی‌تو

8. نمی‌رود ز هوا هیچ تلخی و سردی

9. برآ برآ هله ای مه که حیف بسیارست

10. که دیده‌ها همه گریان و تو در این گردی

11. بیا بیا که ولی نعمت همه کونی

12. که مخلص دل حیران و مهره نردی

13. بیا بیا و بیاموز بنده خود را

14. که در امامت و تعلیم و آگهی فردی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر تیغ برکشد که محبان همی‌زنم
* اول کسی که لاف محبت زند منم
شعر کامل
سعدی
* سعدی از این پس که راه پیش تو دانست
* گر ره دیگر رود ضلال مبینست
شعر کامل
سعدی
* آفرینش همه تنبیه خداوند دلست
* دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
شعر کامل
سعدی