غزل شمارهٔ 3192
1. لا یغرنک سد هوس عن رایی
2. کم قصور هدمت من عوج الارآء
3. اشتهی انصح لکن لسانی قفلت
4. اننی انصح بالصمت علی الاخفاء
5. این همه ترس و نفاق و دودلی باری چیست
6. نه که در سایه و در دولت این مولایی؟!
7. بیم ازان میکندت، تا برود بیم از تو
8. یار ازان میگزدت، تا همه شکرخایی
9. شمس تبریز شمعیست که غایب گردد
10. شب چو شد روز چرا منتظر فردایی؟!
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده