مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 328

1. بادست مرا زان سر اندر سر و در سبلت

2. پرباد چرا نبود سرمست چنین دولت

3. هر لحظه و هر ساعت بر کوری هشیاری

4. صد رطل درآشامم بی‌ساغر و بی‌آلت

5. مرغان هوایی را بازان خدایی را

6. از غیب به دست آرم بی‌صنعت و بی‌حیلت

7. خود از کف دست من مرغان عجب رویند

8. می از لب من جوشد در مستی آن حالت

9. آن دانه آدم را کز سنبل او باشد

10. بفروشم جنت را بر جان نهم جنت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من اول روز دانستم که با شیرین درافتادم
* که چون فرهاد باید شست دست از جان شیرینم
شعر کامل
سعدی
* ز ناله ای که کند خامه می توان دانست
* که کوه درد به دل صاحب سخن دارد
شعر کامل
صائب تبریزی
* اول دفتر به نام ایزد دانا
* صانع پروردگار حی توانا
شعر کامل
سعدی