غزل شمارهٔ 355
1. در این خانه کژی ای دل گهی راست
2. برون رو هی که خانه خانه ماست
3. چو بادی تو گهی گرم و گهی سرد
4. رو آن جا که نه گرما و نه سرماست
5. تو خواهی که مرا مستور داری
6. منم روز و همیشه روز رسواست
7. تو میرابی که بر جو حکم داری
8. به جو اندرنگنجد جان که دریاست
9. تو پر و بال داری مرغ واری
10. به پر و بال مردان را چه پرواست
11. نجس در جوی ما آب زلالست
12. مگس بر دوغ ما بازست و عنقاست
13. صلا ای آفتاب لامکانی
14. که ذره ذره از تابش ثریاست
15. بحمدالله به عشق او بجستیم
16. از این تنگی که محراب و چلیپاست
17. دهل برگیر و در بازار میرو
18. ندا میکن که یوسف خوب سیماست
19. دریدم پرده ناموس و سالوس
20. که جان من ز جان خویش برخاست
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده