غزل شمارهٔ 357
1. چو آن کان کرم ما را شکارست
2. به هر دم هدیه ما را ده هزارست
3. که ما را نردبان زرین و سیمین
4. نهد چون قصد ما بر بام یارست
5. بلادریست در عالم نهانی
6. که بر ما گنج و بر بیگانه مارست
7. به پیش ما خزینه سیم مشمر
8. که ما را زر و سیم بیشمارست
9. ز پروانه اگر این افترا بود
10. دو صد چندین ز دست شهریارست
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده