مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 357

1. چو آن کان کرم ما را شکارست

2. به هر دم هدیه ما را ده هزارست

3. که ما را نردبان زرین و سیمین

4. نهد چون قصد ما بر بام یارست

5. بلادری‌ست در عالم نهانی

6. که بر ما گنج و بر بیگانه مارست

7. به پیش ما خزینه سیم مشمر

8. که ما را زر و سیم بی‌شمارست

9. ز پروانه اگر این افترا بود

10. دو صد چندین ز دست شهریارست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای لعبت خندان لب لعلت که مزیده‌ست؟
* وی باغ لطافت به رویت که گزیده‌ست؟
شعر کامل
سعدی
* زبس از زلف او در شانه کردن مشک می ریزد
* چوپای شمع تاریک است پای سرو آزادش
شعر کامل
صائب تبریزی
* چون گدایی چیز دیگر نیست جز خواهندگی
* هرکه خواهد گر سلیمانست و گر قارون گداست
شعر کامل
انوری