مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 375

1. مر عاشق را ز ره چه بیمست

2. چون همره عاشق آن قدیمست

3. از رفتن جان چه خوف باشد

4. او را که خدای جان ندیمست

5. اندر سفرست لیک چون مه

6. در طلعت خوب خود مقیمست

7. کی منتظر نسیم باشد

8. آن کس که سبکتر از نسیمست

9. عشق و عاشق یکی‌ست ای جان

10. تا ظن نبری که آن دو نیمست

11. چون گشت درست عشق عاشق

12. هم منعم خویش و هم نعیمست

13. او در طلب چنین درستی

14. در پیش سهیل چون ادیمست

15. چون رفت در این طلب به دریا

16. دری‌ست اگر چه او یتیمست

17. ای دیده کرم ز شمس تبریز

18. مر حاتم را مگو کریمست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تن آدمی شریف است به جان آدمیت
* نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
شعر کامل
سعدی
* یافتم روشندلی از گریه های نیمشب
* خاطری چون صبح دارم از صفای نیمشب
شعر کامل
رهی معیری
* دل رنجور من از سینه هر دم می رود سویی
* ز بستر می گریزد طفل بیماری که من دارم
شعر کامل
رهی معیری