مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 380

1. آن خواجه اگر چه تیزگوش است

2. استیزه کن و گران فروش است

3. من غره به سست خنده او

4. ایمن گشتم که او خموش است

5. هش دار که آب زیر کاه است

6. بحری است که زیر که به جوش است

7. هر جا که روی هش است مفتاح

8. این جا چه کنی که قفل هوش است

9. در روی تو بنگرد بخندد

10. مغرور مشو که روی پوش است

11. هر دل که به چنگ او درافتاد

12. چون چنگ همیشه در خروش است

13. با این همه روح‌ها چه زنبور

14. طواف ویند زانک نوش است

15. شیری است که غم ز هیبت او

16. در گور مقیم همچو موش است

17. شمس تبریز روز نقد است

18. عالم به چه در حدیث دوش است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر غمی را فرجی هست ولیکن ترسم
* پیش از آنم بکشد زهر که تریاق آید
شعر کامل
سعدی
* چرخ را آرامگاه عافیت پنداشتم
* آشیان کردم تصور ،خانه صیاد را
شعر کامل
صائب تبریزی
* هر شام و سحر عکس گل و نسترن از باغ
* سرخاب و سفید آب کند روی هوا را
شعر کامل
سلمان ساوجی