مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 393

1. جمع باشید ای حریفان زانک وقت خواب نیست

2. هر حریفی کو بخسبد والله از اصحاب نیست

3. روی بستان را نبیند راه بستان گم کند

4. هر که او گردان و نالان شیوه دولاب نیست

5. ای بجسته کام دل اندر جهان آب و گل

6. می‌دوانی سوی آن جو کاندر آن جو آب نیست

7. ز آسمان دل برآ ماها و شب را روز کن

8. تا نگوید شب روی کامشب شب مهتاب نیست

9. بی خبر بادا دل من از مکان و کان او

10. گر دلم لرزان ز عشقش چون دل سیماب نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دلی که غیب نمای است و جام جم دارد
* ز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد
شعر کامل
حافظ
* هر دم چو تاک بار درختی نمی شویم
* چون سرو بسته ایم به دل بار خویش را
شعر کامل
صائب تبریزی
* ظاهرش با باطنش گشته به جنگ
* باطنش چون گوهر و ظاهر چو سنگ
شعر کامل
مولوی