مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 439

1. بگذشت روز با تو جانا به صد سعادت

2. افغان که گشت بی‌گه ترسم ز خیربادت

3. گویی مرا شبت خوش خوش کی به دست آتش

4. آتش بود فراقت حقا و زان زیادت

5. عاشق به شب بمردی والله که جان نبردی

6. الا خیال خوبت شب می‌کند عیادت

7. در گوش من بگفتی چیزی ز سر جفتی

8. منکر مشو مگو کی دانم که هست یادت

9. راز تو را بخوردم شب را گواه کردم

10. شب از سیاه کاری پنهان کند عبادت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سپید و سیاهست هر دو زمان
* پس یکدگر تیز هر دو دوان
شعر کامل
فردوسی
* کلک حافظ شکرین میوه نباتیست به چین
* که در این باغ نبینی ثمری بهتر از این
شعر کامل
حافظ
* آن که بر نسترن از غالیه خالی دارد
* الحق آراسته خلقی و جمالی دارد
شعر کامل
سعدی