مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 472

1. کالبد ما ز خواب کاهل و مشغول خاست

2. آنک به رقص آورد کاهل ما را کجاست

3. آنک به رقص آورد پرده دل بردرد

4. این همه بویش کند دیدن او خود جداست

5. جنبش خلقان ز عشق جنبش عشق از ازل

6. رقص هوا از فلک رقص درخت از هواست

7. دل چو شد از عشق گرم رفت ز دل ترس و شرم

8. شد نفسش آتشین عشق یکی اژدهاست

9. ساقی جان در قدح دوش اگر درد ریخت

10. دردی ساقی ما جمله صفا در صفاست

11. باده عشق ای غلام نیست حلال و حرام

12. پر کن و پیش آر جام بنگر نوبت که راست

13. ای دل پاک تمام بر تو هزاران سلام

14. جمله خوبان غلام جمله خوبی تو راست

15. سجده کنم پیش یار گوید دل هوش دار

16. دادن جان در سجود جان همه سجده‌هاست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو مست چشم تو نبود شراب را چه طرب
* چو همرهم تو نباشی سفر چه سود کند
شعر کامل
مولوی
* پیوند عمر بسته به موییست هوش دار
* غمخوار خویش باش غم روزگار چیست
شعر کامل
حافظ
* چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
* سخن شناس نه‌ای جان من خطا این جاست
شعر کامل
حافظ