مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 608

1. ایمان بر کفر تو ای شاه چه کس باشد

2. سیمرغ فلک پیما پیش تو مگس باشد

3. آب حیوان ایمان خاک سیهی کفران

4. بر آتش تو هر دو ماننده خس باشد

5. جان را صفت ایمان شد وین جان به نفس جان شد

6. دل غرقه عمان شد چه جای نفس باشد

7. شب کفر و چراغ ایمان خورشید چو شد رخشان

8. با کفر بگفت ایمان رفتیم که بس باشد

9. ایمان فرسی دین را مر نفس چو فرزین را

10. وان شاه نوآیین را چه جای فرس باشد

11. ایمان گودت پیش آ وان کفر گود پس رو

12. چون شمع تنت جان شد نی پیش و نی پس باشد

13. شمس الحق تبریزی رانی تو چنان بالا

14. تا جز من پابرجا خود دست مرس باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر چه جز معشوق باشد پرده بیگانگی است
* بوی یوسف را ز پیراهن شنیدن مشکل است
شعر کامل
صائب تبریزی
* هوای گلشن فردوس بی غبار بود
* چگونه سیب زنخدان او غبار گرفت؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* سایه طوبی و دلجویی حور و لب حوض
* به هوای سر کوی تو برفت از یادم
شعر کامل
حافظ