مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 636

1. بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید

2. در این عشق چو مردید همه روح پذیرید

3. بمیرید بمیرید و زین مرگ مترسید

4. کز این خاک برآیید سماوات بگیرید

5. بمیرید بمیرید و زین نفس ببرید

6. که این نفس چو بندست و شما همچو اسیرید

7. یکی تیشه بگیرید پی حفره زندان

8. چو زندان بشکستید همه شاه و امیرید

9. بمیرید بمیرید به پیش شه زیبا

10. بر شاه چو مردید همه شاه و شهیرید

11. بمیرید بمیرید و زین ابر برآیید

12. چو زین ابر برآیید همه بدر منیرید

13. خموشید خموشید خموشی دم مرگست

14. هم از زندگیست اینک ز خاموش نفیرید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بس که در جان فگار و چشم بیدارم تویی
* هر که پیدا می شود از دور پندارم تویی
شعر کامل
جامی
* فکر بهبود خود ای دل ز دری دیگر کن
* درد عاشق نشود به به مداوای حکیم
شعر کامل
حافظ
* با همه مشک‌فشانی نتواند سنبل
* که خم زلف تو را بیند و تابی نزند
شعر کامل
هلالی جغتایی