غزل شمارهٔ 661
1. بیا ای زیرک و بر گول میخند
2. بیا ای راه دان بر غول میخند
3. چو در سلطان بیعلت رسیدی
4. هلا بر علت و معلول میخند
5. اگر بر نفس نحسی دیو شد چیر
6. برو بر خاذل و مخذول میخند
7. چو مرده مردهای را کرد معزول
8. تو خوش بر عازل و معزول میخند
9. مثال محتلم پندار عزلش
10. تو هم بر فاعل و مفعول میخند
11. یکی در خواب حاصل کرد ملکی
12. برو بر حاصل و محصول میخند
13. سؤالی گفت کوری پیش کری
14. دلا بر سائل و مسول میخند
15. وگر گوید فروشستم فلان را
16. هلا بر غاسل و مغسول میخند
17. چو نقدت دست داد از نقل بس کن
18. خمش بر ناقل و منقول میخند
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده