مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 667

1. سماع صوفیان می درنگیرد

2. که آتش هیزمی را تر نگیرد

3. یقین می‌دانک جسمانیست آفت

4. مکوپ این دست تا پا برنگیرد

5. بیابد خلوت عشرت مسیحا

6. اگر مجلس ز گاو و خر نگیرد

7. چرا در بزم خلوت بی‌گرانان

8. دل ما عیش را از سر نگیرد

9. نه اصل این بنا باشد کلوخی

10. کلوخی لطف آن دلبر نگیرد

11. که چشم حقد یوسف را نداند

12. که بانگ چنگ گوش کر نگیرد

13. ز هر آهو نه صحرا مشک یابد

14. ز هر گاوی جهان عنبر نگیرد

15. ز هر نی ناله مشتاق ناید

16. و هر مرغی ز نی شکر نگیرد

17. چه داند لطف زهره زهره رفته

18. که او را گوشه چادر نگیرد

19. می جان را بجز جانی ننوشد

20. که جسمانی می انور نگیرد

21. نه هر ابری حریف ماه گردد

22. که اختر را بجز اختر نگیرد

23. اگر دلدار گیرد در جهان کس

24. از این دلدار ما خوشتر نگیرد

25. خداوند شمس دین آن نور تبریز

26. که هر کس را چو من چاکر نگیرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هیچ دانی که چرا پسته چنان می‌خندد
* زانکه گفتم که بدان پسته دهن می‌مانی
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* طمع به خاک فرو می برد حریصان را
* ز حرص بر سر قارون رسید آنچه رسید
شعر کامل
رهی معیری
* جای شادی نیست زیر این سپهر نیلگون
* خنده در هنگامه ماتم نمی باید زدن
شعر کامل
صائب تبریزی