مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 680

1. نگارا مردگان از جان چه دانند

2. کلاغان قدر تابستان چه دانند

3. بر بیگانگان تا چند باشی

4. بیا جان قدر تو ایشان چه دانند

5. بپوشان قد خوبت را از ایشان

6. که کوران سرو در بستان چه دانند

7. خرامان جانب میدان خویش آ

8. مباش آن جا خران میدان چه دانند

9. بزن چوگان خود را بر در ما

10. که خامان لطف آن چوگان چه دانند

11. بهل ویرانه بر جغدان منکر

12. که جغدان شهر آبادان چه دانند

13. چه دانند ملک دل را تن پرستان

14. گدایان طبع سلطانان چه دانند

15. یکی مشتی از این بی‌دست و بی‌پا

16. حدیث رستم دستان چه دانند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز کوه بیستون فرهاد ازان بیرون نمی آید
* که می گردد دو بالا، ناله در کهسار عاشق را
شعر کامل
صائب تبریزی
* بی گاه شد بی‌گاه شد خورشید اندر چاه شد
* خیزید ای خوش طالعان وقت طلوع ماه شد
شعر کامل
مولوی
* تو صبح عالم افروزی و من شمع سحرگاهم
* گریبان باز کن تا بی تأمل جان برافشانم
شعر کامل
صائب تبریزی