غزل شمارهٔ 773
1. سحری چو شاه خوبان به وثاق ما درآمد
2. به مثال ساقیان او به سبو و ساغر آمد
3. نه سبوی او بدیدم نه ز ساغرش چشیدم
4. که هزار موج باده به دماغ من برآمد
5. بگشاد این دماغم پر و بال بینهایت
6. که به آفتاب ماند که به ماه و اختر آمد
7. به مبارکی و شادی چو جمال او بدیدم
8. ز جمال او دو دیده ز دو کون برتر آمد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده