مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 773

1. سحری چو شاه خوبان به وثاق ما درآمد

2. به مثال ساقیان او به سبو و ساغر آمد

3. نه سبوی او بدیدم نه ز ساغرش چشیدم

4. که هزار موج باده به دماغ من برآمد

5. بگشاد این دماغم پر و بال بی‌نهایت

6. که به آفتاب ماند که به ماه و اختر آمد

7. به مبارکی و شادی چو جمال او بدیدم

8. ز جمال او دو دیده ز دو کون برتر آمد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو روح من تو نباشی ز روح ریح چه سود
* بصیرتم چو نبخشی بصر چه سود کند
شعر کامل
مولوی
* بهای باده چون لعل چیست جوهر عقل
* بیا که سود کسی برد کاین تجارت کرد
شعر کامل
حافظ
* همدم خود شو که حبیب خودی
* چاره خود کن که طبیب خودی
شعر کامل
رهی معیری