غزل شمارهٔ 814
1. بار دیگر یار ما هنباز کرد
2. اندک اندک خوی از ما بازکرد
3. مکرهای دشمنان در گوش کرد
4. چشم خود بر یار دیگر باز کرد
5. هر دم از جورش دل آرد نو خبر
6. غم دل ترسنده را غماز کرد
7. رو ترش کردن بر ما پیشه ساخت
8. یک بهانه جست و دست انکاز کرد
9. ای دریغا راز ما با همدگر
10. کو دگر کس را چنین همراز کرد
11. ای دل از سر صبر را آغاز کن
12. زانک دلبر جور را آغاز کرد
13. عقل گوید کاین بداندیشی مکن
14. او از آن ماست بر ما ناز کرد
15. میدهد چون مه صلاح الدین ضیا
16. کارغنون را زهره جان ساز کرد
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده