مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 829

1. هر چه دلبر کرد ناخوش چون بود

2. هر چه کشت افزاست آتش چون بود

3. نقش‌هایی که نگارد آن نگار

4. عقل آن را جز که مفرش چون بود

5. شربتی را کو به مست خود دهد

6. جز لطیف و پاک و دلکش چون بود

7. کشتی شش گوشه‌ست این شش جهت

8. بحر بی‌پایان در این شش چون بود

9. نرگس چشمی کز این بحر آب یافت

10. در شناس بحر اعمش چون بود

11. چون گشادی یافت چشمی در رضا

12. از سخط هر لحظه اخفش چون بود

13. هین خموش و از خمول حق بترس

14. مؤمن اقبال مرعش چون بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر جان عاشق دم زند آتش در این عالم زند
* وین عالم بی‌اصل را چون ذره‌ها برهم زند
شعر کامل
مولوی
* بیاض روی تو را نیست نقش درخور از آنک
* سوادی از خط مشکین بر ارغوان داری
شعر کامل
حافظ
* تا گنج غمت در دل ویرانه مقیم است
* همواره مرا کوی خرابات مقام است
شعر کامل
حافظ