مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 832

1. شب شد و هنگام خلوتگاه شد

2. قبله عشاق روی ماه شد

3. مه پرستان ماه خندیدن گرفت

4. شب روان خیزید وقت راه شد

5. خواب آمد ما و من‌ها لا شدند

6. وقت آن بی‌خواب الاالله شد

7. مغزها آمیخته با کاه تن

8. تن بخفت و دانه‌ها بی‌کاه شد

9. هندوان خرگاه تن را روفتند

10. ترک خلوت دید و در خرگاه شد

11. گفت و گوهای جهان را آب برد

12. وقت گفتن های شاهنشاه شد

13. شمس تبریزی چو آمد در میان

14. اهل معنی را سخن کوتاه شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عاشقان زمره ارباب امانت باشند
* لاجرم چشم گهربار همان است که بود
شعر کامل
حافظ
* یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا
* یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا
شعر کامل
مولوی
* زره ز زلف گره گیر بر تن است تو را
* به روز رزم چه حاجت به جوشن است تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی