مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 904

1. ز باد حضرت قدسی بنفشه زار چه می‌شد

2. درخت‌های حقایق از آن بهار چه می‌شد

3. دل از دیار خلایق بشد به شهر حقایق

4. خدای داند کاین دل در آن دیار چه می‌شد

5. ز های و هوی حریفان ز نای و نوش ظریفان

6. هوای نور صبوح و شراب نار چه می‌شد

7. هزار بلبل مست و هزار عاشق بی‌دل

8. در آن مقام تحیر ز روی یار چه می‌شد

9. چو عشق در بر سیمین کشید عاشق خود را

10. ز بوسه‌های چو شکر در آن کنار چه می‌شد

11. در آن طرف که ز مستی تو گل ز خار ندانی

12. عجب که گل چه چشید و عجب که خار چه می‌شد

13. میان خلعت جانان قبول عشق خرامان

14. به بارگاه تجلی ز کار و بار چه می‌شد

15. به باد و آتش و آب و به خاک عشق درآمد

16. به نور یک نظر عشق هر چهار چه می‌شد

17. چو شمس مفخر تبریز زد آتشی به درختی

18. ز شعله‌های لطیفش درخت و بار چه می‌شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به هرکه می نگرم همچو غنچه دلتنگ است
* مگر نسیم درین گلستان نمی باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* مشکل که رود داغت هرگز ز دل چاکم
* تا لاله مگر روزی سر برزند از خاکم
شعر کامل
هلالی جغتایی
* دانند عاقلان که مجانین عشق را
* پروای قول ناصح و پند ادیب نیست
شعر کامل
سعدی