مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 953

1. سپیده دم بدمید و سپیده می‌ساید

2. که ویس روز رخ خویش را بیاراید

3. غلام روز دلم کو به جای صد سالست

4. سپیده چهره دل را به کار می‌ناید

5. سپیدی رخ این دل سپیدها بخشد

6. که طاس چرخ حواشیش را نپیماید

7. سپیده را چو فروشست شب به آب سیاه

8. رخ عجوزه دنیا ببین چه را شاید

9. بده عجوزه زراق را هزار طلاق

10. دم عجوزه جوانیت را بفرساید

11. بران تو دیو ز خود پیش از آنک دیو شوی

12. وگر نه من خمشم عن قریب بنماید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نقش شیرین رود از سنگ ولی ممکن نیست
* که خیال رُخش از خاطرِ فرهاد رود
شعر کامل
جامی
* از اتفاق چه خوشتر بود میان دو دوست
* درون پیرهنی چون دو مغز یک بادام
شعر کامل
سعدی
* به چشم زنده دلان خوشترست خلوت گور
* زخانه ای که در او میهمان نمی باشد
شعر کامل
صائب تبریزی