مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 973

1. صوفیان در دمی دو عید کنند

2. عنکبوتان مگس قدید کنند

3. شمع‌ها می‌زنند خورشیدند

4. تا که ظلمات را شهید کنند

5. باز هر ذره شد چو نفخه صور

6. تا شهید تو را سعید کنند

7. چرخ کهنه به گردشان گردد

8. تا کهنه‌هاش را جدید کنند

9. رغم آن حاسدان که می‌خواهند

10. تا قریب تو را بعید کنند

11. حاسدان را هم از حسد بخرند

12. همه را طالب و مرید کنند

13. کیمیای سعادت همه‌اند

14. در همه فعل خود بدید کنند

15. کیمیایی کنند همه افلاک

16. لیک در مدتی مدید کنند

17. وان هم از ماه غیب دزدیدند

18. که گهی پاک و گه پلید کنند

19. خنک آن دم که جمله اجزا را

20. بی ز ترکیب‌ها وحید کنند

21. بس کن این و سر تنور ببند

22. تا که نان‌هات را ثرید کنند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو از برگ گلش سنبل دمیدست
* ز حسرت در چمن گل پژمریدست
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* این که پیرانه سرم صحبت یوسف بنواخت
* اجر صبریست که در کلبه احزان کردم
شعر کامل
حافظ
* بگیر خون خود از جام ارغوانی رنگ
* که یک دو هفته بود جوش ارغوان درباغ
شعر کامل
صائب تبریزی