مولوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 982

1. یوسف آخرزمان خرامان شد

2. شکر و شهد مصر ارزان شد

3. لعل عرشی تو چو رو بنمود

4. تن کی باشد که سنگ‌ها جان شد

5. تخته بند فراق تخت نشست

6. تاج بر سر که چیست خاقان شد

7. عشق مهمان بس شگرف آمد

8. خانه‌ها خرد بود ویران شد

9. پر و بال از جلال حق رویید

10. قفس و مرغ و بیضه پران شد

11. بادلان خیره گشته کاین دل کو

12. بی دلان بی‌خبر که دل آن شد

13. پای می‌کوب و عیش از سر گیر

14. به سر من مگو که پایان شد

15. زر چو درباخت خواجه صراف

16. صرفه او برد زانک در کان شد

17. شمس تبریز نردبانی ساخت

18. بام گردون برآ که آسان شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون گدایی چیز دیگر نیست جز خواهندگی
* هرکه خواهد گر سلیمانست و گر قارون گداست
شعر کامل
انوری
* هر کرا اسرار کار آموختند
* مهر کردند و دهانش دوختند
شعر کامل
مولوی
* زعفران شادی فزاید وین بتر کاندوه من
* دور از آن رخ زین رخ چون زعفران است از غمت
شعر کامل
خاقانی