مولوی_مثنوی معنویدفتر اول (فهرست)

شماره 32 - کشتن وزیر خویشتن را در خلوت

1. بعد از آن چل روز دیگر در ببست

2. خویش کشت و از وجود خود برست

3. چونک خلق از مرگ او آگاه شد

4. بر سر گورش قیامتگاه شد

5. خلق چندان جمع شد بر گور او

6. مو کنان جامه‌دران در شور او

7. کان عدد را هم خدا داند شمرد

8. از عرب وز ترک و از رومی و کرد

9. خاک او کردند بر سرهای خویش

10. درد او دیدند درمان جای خویش

11. آن خلایق بر سر گورش مهی

12. کرده خون را از دو چشم خود رهی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دلی که غیب نمای است و جام جم دارد
* ز خاتمی که دمی گم شود چه غم دارد
شعر کامل
حافظ
* هر که با منطق خواجو کند اظهار سخن
* در به دریا برد و زیره به کرمان آرد
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* خال سرسبز تو خوش دانه عیشیست ولی
* بر کنار چمنش وه که چه دامی داری
شعر کامل
حافظ