مولوی_مثنوی معنویدفتر دوم (فهرست)

شماره 5 - اندرز کردن صوفی خادم را در تیمار داشت بهیمه و لا حول خادم

1. صوفیی می‌گشت در دور افق

2. تا شبی در خانقاهی شد قنق

3. یک بهیمه داشت در آخر ببست

4. او به صدر صفه با یاران نشست

5. پس مراقب گشت با یاران خویش

6. دفتری باشد حضور یار پیش

7. دفتر صوفی سواد حرف نیست

8. جز دل اسپید همچون برف نیست

9. زاد دانشمند آثار قلم

10. زاد صوفی چیست آثار قدم

11. همچو صیادی سوی اشکار شد

12. گام آهو دید و بر آثار شد

13. چندگاهش گام آهو در خورست

14. بعد از آن خود ناف آهو رهبرست

15. چونک شکر گام کرد و ره برید

16. لاجرم زان گام در کامی رسید

17. رفتن یک منزلی بر بوی ناف

18. بهتر از صد منزل گام و طواف

19. آن دلی کو مطلع مهتابهاست

20. بهر عارف فتحت ابوابهاست

21. با تو دیوارست و با ایشان درست

22. با تو سنگ و با عزیزان گوهرست

23. آنچ تو در آینه بینی عیان

24. پیر اندر خشت بیند بیش از آن

25. پیر ایشانند کین عالم نبود

26. جان ایشان بود در دریای جود

27. پیش ازین تن عمرها بگذاشتند

28. پیشتر از کشت بر برداشتند

29. پیشتر از نقش جان پذرفته‌اند

30. پیشتر از بحر درها سفته‌اند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* میزبانی که ز جان سیر کند مهمان را
* چه ضرورست که آراسته سازد خوان را؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* از مردم بداصل نخیزد هنر نیک
* کافور نخیزد ز درختان سپیدار
شعر کامل
منوچهری
* شد کاسه دریوزه همه ناف غزالان
* تا نکهت آن زلف به صحرای ختن رفت
شعر کامل
صائب تبریزی