مولوی_مثنوی معنویدفتر سوم (فهرست)

شماره 135 - مکرر کردن کافران حجتهای جبریانه را

1. قوم گفتند ای گروه این رنج ما

2. نیست زان رنجی که بپذیرد دوا

3. سالها گفتید زین افسون و پند

4. سخت‌تر می‌گشت زان هر لحظه بند

5. گر دوا را این مرض قابل بدی

6. آخر از وی ذره‌ای زایل شدی

7. سده چون شد آب ناید در جگر

8. گر خورد دریا رود جایی دگر

9. لاجرم آماس گیرد دست و پا

10. تشنگی را نشکند آن استقا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شراب اشک تلخم، چاشنی از نقل تر گیرد
* گر آن شیرین پسر، بادام چشمم در شکر گیرد
شعر کامل
حزین لاهیجی
* گر روی پاک و مجرد چو مسیحا به فلک
* از چراغ تو به خورشید رسد صد پرتو
شعر کامل
حافظ
* شعر و عرش و شرع از هم خاستند
* تا دو عالم زین سه حرف آراستند
شعر کامل
عطار