مولوی_مثنوی معنویدفتر سوم (فهرست)

شماره 196 - مکرر کردن عاذلان پند را بر آن مهمان آن مسجد مهمان کش

1. گفت پیغامبر که ان فی البیان

2. سحرا و حق گفت آن خوش پهلوان

3. هین مکن جلدی برو ای بوالکرم

4. مسجد و ما را مکن زین متهم

5. که بگوید دشمنی از دشمنی

6. آتشی در ما زند فردا دنی

7. که بتاسانید او را ظالمی

8. بر بهانهٔ مسجد او بد سالمی

9. تا بهانهٔ قتل بر مسجد نهد

10. چونک بدنامست مسجد او جهد

11. تهمتی بر ما منه ای سخت‌جان

12. که نه‌ایم آمن ز مکر دشمنان

13. هین برو جلدی مکن سودا مپز

14. که نتان پیمود کیوان را بگز

15. چون تو بسیاران بلافیده ز بخت

16. ریش خود بر کنده یک یک لخت لخت

17. هین برو کوتاه کن این قیل و قال

18. خویش و ما را در میفکن در وبال


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دی شیخ با چراغ همی‌گشت گرد شهر
* کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
شعر کامل
مولوی
* به خاک پای تو سوگند و جان زنده دلان
* که من به پای تو در مردن آرزومندم
شعر کامل
سعدی
* اگر بارهٔ آهنینی به پای
* سپهرت بساید نمانی به جای
شعر کامل
فردوسی