مولوی_مثنوی معنویدفتر سوم (فهرست)

شماره 77 - اجتماع اجزای خر عزیر علیه السلام بعد از پوسیدن باذن الله و درهم مرکب شدن پیش چشم عزیر علیه السلام

1. هین عزیرا در نگر اندر خرت

2. که بپوسیدست و ریزیده برت

3. پیش تو گرد آوریم اجزاش را

4. آن سر و دم و دو گوش و پاش را

5. دست نه و جزو برهم می‌نهد

6. پاره‌ها را اجتماعی می‌دهد

7. در نگر در صنعت پاره‌زنی

8. کو همی‌دوزد کهن بی سوزنی

9. ریسمان و سوزنی نه وقت خرز

10. آنچنان دوزد که پیدا نیست درز

11. چشم بگشا حشر را پیدا ببین

12. تا نماند شبهه‌ات در یوم دین

13. تا ببینی جامعی‌ام را تمام

14. تا نلرزی وقت مردن ز اهتمام

15. همچنانک وقت خفتن آمنی

16. از فوات جمله حسهای تنی

17. بر حواس خود نلرزی وقت خواب

18. گرچه می‌گردد پریشان و خراب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مستی سلامت می‌کند پنهان پیامت می‌کند
* آن کو دلش را برده‌ای جان هم غلامت می‌کند
شعر کامل
مولوی
* می‌گریم و مرادم از این سیل اشکبار
* تخم محبت است که در دل بکارمت
شعر کامل
حافظ
* گهی زلفش پریشان می‌کند یک دشت سنبل را
* گهی رخسارش آتش می‌زند یک باغ نسرین را
شعر کامل
فروغی بسطامی