مولوی_مثنوی معنویدفتر چهارم (فهرست)

شماره 67 - دریافتن طبیبان الهی امراض دین و دل را در سیمای مرید و بیگانه و لحن گفتار او و رنگ چشم او و بی این همه نیز از راه دل کی انهم جواسیس القلوب فجالسوهم بالصدق

1. این طبیبان بدن دانش‌ورند

2. بر سقام تو ز تو واقف‌ترند

3. تا ز قاروره همی‌بینند حال

4. که ندانی تو از آن رو اعتلال

5. هم ز نبض و هم ز رنگ و هم ز دم

6. بو برند از تو بهر گونه سقم

7. پس طبیبان الهی در جهان

8. چون ندانند از تو بی‌گفت دهان

9. هم ز نبضت هم ز چشمت هم ز رنگ

10. صد سقم بینند در تو بی‌درنگ

11. این طبیبان نوآموزند خود

12. که بدین آیاتشان حاجت بود

13. کاملان از دور نامت بشنوند

14. تا به قعر باد و بودت در دوند

15. بلک پیش از زادن تو سالها

16. دیده باشندت ترا با حالها


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گذر از دست رقیبان نتوان کرد به کویت
* مگر آن وقت که در سایه زنهار تو باشم
شعر کامل
سعدی
* چنان به موی تو آشفته‌ام به بوی تو مست
* که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست
شعر کامل
سعدی
* مرا در خانه سروی هست کاندر سایه قدش
* فراغ از سرو بستانی و شمشاد چمن دارم
شعر کامل
حافظ