مولوی_مثنوی معنویدفتر پنجم (فهرست)

شماره 147 - رفتن امیر خشم‌آلود برای گوشمال زاهد

1. میر چون آتش شد و برجست راست

2. گفت بنما خانهٔ زاهد کجاست

3. تا بدین گرز گران کوبم سرش

4. آن سر بی‌دانش مادرغرش

5. او چه داند امر معروف از سگی

6. طالب معروفی است و شهرگی

7. تا بدین سالوس خود را جا کند

8. تا به چیزی خویشتن پیدا کند

9. کو ندارد خود هنر الا همان

10. که تسلس می‌کند با این و آن

11. او اگر دیوانه است و فتنه‌کاو

12. داروی دیوانه باشد کیر گاو

13. تا که شیطان از سرش بیرون رود

14. بی‌لت خربندگان خر چون رود

15. میر بیرون جست دبوسی بدست

16. نیم شب آمد به زاهد نیم‌مست

17. خواست کشتن مرد زاهد را ز خشم

18. مرد زاهد گشت پنهان زیر پشم

19. مرد زاهد می‌شنید از میر آن

20. زیر پشم آن رسن‌تابان نهان

21. گفت در رو گفتن زشتی مرد

22. آینه تاند که رو را سخت کرد

23. روی باید آینه‌وار آهنین

24. تات گوید روی زشت خود ببین


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خواهم شدن به بستان چون غنچه با دل تنگ
* وان جا به نیک نامی پیراهنی دریدن
شعر کامل
حافظ
* خویش من آنست که از عشق زاد
* خوشتر از این خویش و تباریم نیست
شعر کامل
مولوی
* اینقدر کز تو دلی چند بود شاد، بس است
* زندگانی به مراد همه کس نتوان کرد
شعر کامل
صائب تبریزی