مولوی_مثنوی معنویدفتر پنجم (فهرست)

شماره 83 - حواله کردن پادشاه قبول و توبهٔ نمامان و حجره گشایان و سزا دادن ایشان با ایاز کی یعنی این جنایت بر عرض او رفته است

1. این جنایت بر تن و عرض ویست

2. زخم بر رگهای آن نیکوپیست

3. گرچه نفس واحدیم از روی جان

4. ظاهرا دورم ازین سود و زیان

5. تهمتی بر بنده شه را عار نیست

6. جز مزید حلم و استظهار نیست

7. متهم را شاه چون قارون کند

8. بی‌گنه را تو نظر کن چون کند

9. شاه را غافل مدان از کار کس

10. مانع اظهار آن حلمست و بس

11. من هنا یشفع به پیش علم او

12. لا ابالی‌وار الا حلم او

13. آن گنه اول ز حلمش می‌جهد

14. ورنه هیبت آن مجالش کی دهد

15. خونبهای جرم نفس قاتله

16. هست بر حلمش دیت بر عاقله

17. مست و بی‌خود نفس ما زان حلم بود

18. دیو در مستی کلاه از وی ربود

19. گرنه ساقی حلم بودی باده‌ریز

20. دیو با آدم کجا کردی ستیز

21. گاه علم آدم ملایک را کی بود

22. اوستاد علم و نقاد نقود

23. چونک در جنت شراب حلم خورد

24. شد ز یک بازی شیطان روی زرد

25. آن بلادرهای تعلیم ودود

26. زیرک و دانا و چستش کرده بود

27. باز آن افیون حلم سخت او

28. دزد را آورد سوی رخت او

29. عقل آید سوی حلمش مستجیر

30. ساقیم تو بوده‌ای دستم بگیر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به جانب سفر آن تُرک تندخو رفتست
* خبر دهید مرا کز کدام سو رفتست
شعر کامل
جامی
* زمانه گر بزند آتشم به خرمن عمر
* بگو بسوز که بر من به برگ کاهی نیست
شعر کامل
حافظ
* سخن را روی گرم از قید خاموشی برون آرد
* سپند از آتش سوزان بلند آواز می گردد
شعر کامل
صائب تبریزی