مولوی_مثنوی معنویدفتر ششم (فهرست)

شماره 114 - روان گشتن شاه‌زادگان بعد از تمام بحث و ماجرا به جانب ولایت چین سوی معشوق و مقصود تا به قدر امکان به مقصود نزدیک‌تر باشند اگر چه راه وصل مسدودست به قدر امکان نزدیک‌تر شدن محمودست الی آخره

1. این بگفتند و روان گشتند زود

2. هر چه بود ای یار من آن لحظه بود

3. صبر بگزیدند و صدیقین شدند

4. بعد از آن سوی بلاد چین شدند

5. والدین و ملک را بگذاشتند

6. راه معشوق نهان بر داشتند

7. هم‌چو ابراهیم ادهم از سریر

8. عشقشان بی‌پا و سر کرد و فقیر

9. یا چو ابراهیم مرسل سرخوشی

10. خویش را افکند اندر آتشی

11. یا چو اسمعیل صبار مجید

12. پیش عشق و خنجرش حلقی کشید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ضرورتست که نیک کند کسی که شناخت
* که نیکی و بدی از خلق داستان ماند
شعر کامل
سعدی
* به زور گریه نتوان یار را یکرنگ خود کردن
* دورنگی اشک شبنم از گل رعنا نمی شوید
شعر کامل
صائب تبریزی
* ز عاشق می شود معشوق را نام و نشان پیدا
* ثمر نیکو نیاید تا نگردد باغبان پیدا
شعر کامل
نظیری نیشابوری