نزاری قهستانیدستورنامه (فهرست)

شمارهٔ 34 - حفظ دندان

1. چو نقلی گرفتی به دندانِ تنگ

2. گراینده تسکین پذیرد به سنگ

3. به دندان حوالت مکن کارِ سنگ

4. که بازش به گوهر نیاری به چنگ

5. نگه دارش از استخوان زینهار

6. توهم این نصیحت زمن یاددار

7. که من از پدر کردم این پند گوش

8. ازین شرط تابرنگردی بکوش

9. توهم ای پسر از پدر یاددار

10. که من از پدر داشتم یادگار

11. سپاس از خدا کاندرین شست و پنج

12. ز دندان نه زحمت کشیدم نه رنج

13. برومند بودم ز پند پدر

14. تو نیز از پدر باریا بهره بر

15. مکن خسته دندان به بادام سخت

16. که از نقل محکم شود لخت لخت

17. سر پسته بشکن به سنگ ای پسر

18. در بسته نتوان شکستن به سر

19. چو رخنه شود در مصافی درست

20. شود پای استاده برجای سست

21. ندارد چو لشکر بجنبد ز جای

22. یکی در هزیمت نیفشرده پای

23. مه اندازشان در پی یک دگر

24. مجنبان بلا تا نیاید به سر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مرغ دلم باز پریدن گرفت
* طوطی جان قند چریدن گرفت
شعر کامل
مولوی
* از غرور بی نیازی بارها بال هما
* بر سر من سایه افکنده است و سر پیچیده ام
شعر کامل
صائب تبریزی
* هرانکس که دارد روانش خرد
* سر مایهٔ کارها بنگرد
شعر کامل
فردوسی