نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1019

1. کو شیفته ای کجاست چون من

2. بر باد فراق داده خزمن

3. بگذاشته جان و تن معطل

4. بی جان چه کنم کجا برم تن

5. بی جان چه کند سفر ، مجویید

6. چیزی که کسی نیافت از من

7. در کوره ی آتش جدایی

8. نی من که چو موم گردد آهن

9. با دل گفتم که پرده راز

10. یکباره ز روی بر میفکن

11. گفت این چه حکایت است رفتم

12. من هم چو تو نیستم تو جان کن

13. من گرد دهان دوست گردم

14. نی هم جو توام به کام دشمن

15. می گرد به گرد سر چو گردن

16. از طوق وفا کشید گردن

17. ای نور دو دیده ی نزاری

18. بی روی تو نیست دیده روشن

19. فریاد رسم ز هجر فریاد

20. مگذار چنینم آخر ای جَن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مدتی چون غنچه در خون جگر پیچیده ام
* تا درین گلزار چون گل یک دهن خندیده ام
شعر کامل
صائب تبریزی
* برگ نسرین ترا بی خار می‌یابم هنوز
* باغ رخسارت پر از گلنار می‌یابم هنوز
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* ضرورتست که نیک کند کسی که شناخت
* که نیکی و بدی از خلق داستان ماند
شعر کامل
سعدی