نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1025

1. مجنون در لیلی زد فرهاد در شیرین

2. اینجا سخنی دیدم همچون شکر شیرین

3. کو زیدی و شاووری کز روی جوان مردی

4. گوید سخن لیلی آرد خبر شیرین

5. خسرو ز سر نخوت مغرور کله داری

6. فرهاد به جان بسته بر جان کمر شیرین

7. آبشخور اگر آرد بیرون ز صفاهانم

8. این بار فرود آیم بر خاک در شیرین

9. با آن که شود بی شک در خون من بی دل

10. هیهات اگر افتد بر من گذر شیرین

11. با من به ترش رویی گو تلخ مگو حاسد

12. گر شور کنم شاید اندر نظر شیرین

13. تلخ است چنان عیشی ای دوست که لاتسأل

14. وقت است نزاری را رفتن به سر شیرین

15. تا عشق برون آرد از سر هوست یارا

16. اوقات نزاری خوان چند از سمر شیرین


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای بسا برگ شقایق که دمادم در باغ
* از سرشک من و خوناب جگر می‌روید
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* هرکس زخوان قسمت خود رزق می خورد
* از کم بضاعتی خجل ازمیهمان مباش
شعر کامل
صائب تبریزی
* همچنان طفلی که در وحشت سرایی مانده است
* دل درون سینه ام بی طاقتی ها می کند
شعر کامل
رهی معیری