نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1071

1. این بار شد از دستم کار دل سرگشته

2. اکنون منم و چشمی در خون دل آغشته

3. پر شور شری دارم گو در سر این سر شو

4. بر جبهت من فطرت دیرست که بنوشته

5. آب و گل ما شد خون از قدرت صنع او

6. ایزد گل آدم را بی فایده نسرشته

7. بر بوی خط غلمان بر یاد خط رضوان

8. بنگر به لب سبزه بنشین به سر کشته

9. نظاره گهی دارم صحراش ریاض خلد

10. یک روز نمی آیی با ما سر آن پشته

11. بر مجلس عشاق آی بی خویشتن و بنگر

12. هم کشته در او زنده هم زنده درو کشته

13. دردا که نزازی شد باریک تر از سوزن

14. هم عاقبت از جایی سر بر کند این رشته


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای خط سبز تو همچون برگ نیلوفر در آب
* قند مصر از شور یاقوت تو چون شکر در آب
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* خوشم از گریه خود، گر چه همه خون دل است
* زانکه بوی تو ز هر قطره خون می آید
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* بر دست حنا بسته نهد پای بهر گام
* هر کس که تماشاگه او زیر چناریست
شعر کامل
فرخی سیستانی