نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1073

1. باز آمده ای سری در آشفته

2. ترک همه نام و ننگ خود گفته

3. بر هر سر کوچه ی گلی دارم

4. بر خاک ز خون دیده بشکفته

5. از بس که به فکر دوست مشغولم

6. از خویشتنم ملال بگرفته

7. گر باز نظر کند به باغستان

8. من مست چو بلبلان آشفته

9. در شورم و غصه های دیرینه

10. آغاز کنم به نکته ای سفته

11. او گوش نهاده بر سماع من

12. من خویشتن از رقیب بنهفته

13. هیهات اگر رقیب را بینم

14. آویخته هم چو خوشه از چفته

15. تا کی کوشد نزاری مسکین

16. جانی به لب آمده، دلی رفته


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به بیداری نمی آید زشوخی بر زمین پایش
* مگر مشاطه در خواب آن پریرورا حنا بندد
شعر کامل
صائب تبریزی
* هر آن که روی چو ماهت به چشم بد بیند
* بر آتش تو بجز جان او سپند مباد
شعر کامل
حافظ
* ترک افسانه بگو حافظ و می نوش دمی
* که نخفتیم شب و شمع به افسانه بسوخت
شعر کامل
حافظ