نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1076

1. در ده علی الصباح به دفعِ خمار باده

2. جانم زتشنگی به لب آمد بیار باده

3. بر خیز و برکش از سرِ خم روزِ عید برقع

4. آن بس که داد در رمضان انتظار باده

5. هر صبح دم ز برق اثیر قدح دمادم

6. در کوره ی وجودِ من افکن چو نار باده

7. گر برملا نمی خورمش عین مصلحت دان

8. ترسم که راز سینه کند آشکار باده

9. قلبِ تموز باده و هنگام تیر باده

10. وقتِ خریف باده و فصل بهار باده

11. خوش وقت عارفان که علی رغمِ پارسایان

12. بر ملکِ کاینات کنند اختیار باده

13. دارد به مذهبِ حکمایِ بلند همّت

14. برجوهر نفیس وجود افتخار باده

15. با دست عمرباد که بی باده بگذرانی

16. بر باد صبح خوش بود ازدست یار باده

17. با روزگار در غم و شادی موافقت کن

18. از کف به هیچ حال تو خالی مدار باده

19. خواهی نزاریا که بر از عمر خورده باشی

20. جز با حریف اهل مخور زینهار باده

21. بی همدمی بسر نشود عمر اهل دل را

22. با ناخوشان محال بود خوش گوار باده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چه عقده‌هاست به کار دلم ز بخت سیاه
* که زلف دوست بلند است و دست من کوتاه
شعر کامل
فروغی بسطامی
* به جان زنده‌دلان سعدیا که ملک وجود
* نیرزد آنکه وجودی ز خود بیازارند
شعر کامل
سعدی
* غرض کرشمه حسن است ور نه حاجت نیست
* جمال دولت محمود را به زلف ایاز
شعر کامل
حافظ