نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 111

1. دلم چو زلف پریشان دوست پر تاب است

2. ز سوزناکی چو ماهیی که بر تابه‌ست

3. از آن زمان که بدیدم پر آب چشمانش

4. کنار من ز سرشک دو دیده غرقاب است

5. گزاف نیست ز سیلاب دیده گر گویم

6. به جنت بحر کنارم محیط پایاب است

7. چو پیش چشم بر استد خیال ابروی دوست

8. گمان برم که مرا روی در دو محراب است

9. محققان نپسندند بر دو قبله نماز

10. دو سکه بر درمی کار مرد قلّاب است

11. تهی شده ست دماغم ز فرط بیداری

12. ولی چه سود که بختم همیشه در خواب است

13. دگر کسان ز رقیبان دوست بگریزند

14. پناه جان نزاری جواز بوّاب است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می شود در لقمه اول ز جان خویش سیر
* بر سر خوان لئیمان هر که مهمان می شود
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفتمش سوختم از عشق تو تعجیل مکن
* گرچه عمری و بُوَد عادت عمر استعجال
شعر کامل
جامی
* با صدهزار جام می سرخ مشکبوی
* با صدهزار برگ گل سرخ کامگار
شعر کامل
منوچهری