نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1112

1. نگاه می‌کنم از هر چه آفرید خدای

2. مرا سه چیز خوش آمد درین بهشت سرای

3. یکی سماع و دوم باده و سیم شاهد

4. که اختیار همین هر سه کرد عالی رای

5. نه هم چو زمزمه‌ی مطرب است شوق‌انگیز

6. اگرچه سحر کند عندلیبِ زهره‌سرای

7. نه هم‌چو آبِ رزان مونس است و غم‌پرداز

8. اگرچه آب روان نیز هست جان‌افزای

9. نه چون زمرّد سبزست بر عذارِ چو سیم

10. اگرچه سبزه بود دل‌فریب و طبع گشای

11. چو زلفِ یار نباشد بهار، عنبر بوی

12. چو رویِ دوست نباشد فلک جهان‌‌آرای

13. که را تفرّج باغ است و بوستان رغبت

14. که من ز دوست ندارم به خویشتن پروای

15. برو چو نای مپیمای باد بر سر خاک

16. به پای چنگ به پیمانه باده می‌پیمای

17. چرا چو آب برآرد ز روی آینه زنگ

18. ز سینه آب عنب صیقلی‌ست زنگ‌زدای

19. جهان بخورد نزاری به نیم کاسه سفال

20. به جام خویش بیا گو جم و جهان بنمای


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* جفا مکن که نماند جهان و هرچه دروست
* وفا و صحبت یاران مهربان ماند
شعر کامل
سعدی
* هوش خردمند را عشق به تاراج برد
* من نشنیدم که باز صید کبوتر شود
شعر کامل
سعدی
* شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل
* کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها
شعر کامل
حافظ