نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1131

1. ای صورت خیالت در پیش من شرابی

2. وی پرتو جمالت در چشمم آفتابی

3. از چشم پرخمارت در مغزِ من بخاری

4. وز زلفِ تاب‌دارت در جانم اضطرابی

5. شب‌های تا به روزم از دیده رفته سیلی

6. وز تابِ آتش تب در دل فتاده تابی

7. از سوز سینه بسته وز درد دل گشاده

8. بر هر نفس شراری وز هر مژه زهابی

9. حلاج‌وار خواهم بر دار عشق خود را

10. وز حلقه‌های زلفت در حلق من طنابی

11. یک ره نصیحتی کن خورشید حسنِ خود را

12. تا فتنه برنخیزد گو برفکن نقابی

13. سوزِ تو در سرِ من صوری‌ست در قیامت

14. مهرِ تو در دل من گنجی‌ست در خرابی

15. آخر به کویِ وصلت دریوزه چند آرم

16. یا زود کن ثوابی یا باز ده جوابی

17. در کشتن نزاری تعجیل می‌نمایی

18. آهسته‌تر نگارا گر نیست بس شتابی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گرت کسی بپرستد ملامتش نکنم من
* تو هم در آینه بنگر که خویشتن بپرستی
شعر کامل
سعدی
* حدیث روضه نگویم گل بهشت نبویم
* جمال حور نجویم دوان به سوی تو باشم
شعر کامل
سعدی
* گرفتم از غم دل راه بوستان گیرم
* کدام سرو به بالای دوست مانند است
شعر کامل
سعدی