شمارهٔ 1153
1. چون هیچ بقایی نکند خاکی و بادی
2. دل بر کن این رهگذر انده و شادی
3. در حلقه ی رندانِ قلندر شو و بنشین
4. گر پای خود از زهد ریایی بگشادی
5. منزل مطلب چون که هم از گام نخستین
6. پای آبله کردی و به ره باز فتادی
7. ثابت قدم آنست که سر زیر ِ قدم کرد
8. افسر ننهی که به قدم سر ننهادی
9. با دیده ی بی دیده ی خود چون روی آن جا
10. کان جا همه روزست و تو خفاش نهادی
11. آن لحظه شدی زنده که چون خضر بمردی
12. وان لحظه بمردی که چو فرعون بزادی
13. زین پس مطلب داد ز بیداد نزاری
14. این داد هم از خود طلب ار طالب ِ دادی
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده