نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1181

1. دو سه روز است که دیدار به ما ننمودی

2. مرحبا شاد رسیدی و کرم فرمودی

3. چه خطا رفت چه کردیم چه گفتیم چرا

4. سر گرانی به سرت کز چه غبارآلودی

5. چون بجستی که دگر باز نجُستی ما را

6. به چه مشغول شدی با که به خلوت بودی

7. درِ زندانم از آن شب که تو رفتی بسته‌ست

8. تا به امروز که بازآمدی و بگشودی

9. کس نگفته‌ست که مرده‌ست فلان یا زنده‌ست

10. هم عفاالله که بر بی‌کسی ام بخشودی

11. هر که مقبولِ ایازست غلامی کردن

12. پیشِ او به بود از سلطنتِ محمودی

13. تو مکن قصد نزاری که به پایت ریزد

14. جان به دستِ خود اگر طالب این مقصودی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شراب خورده و خوی کرده می‌روی به چمن
* که آب روی تو آتش در ارغوان انداخت
شعر کامل
حافظ
* بی زلف سرکشش سر سودایی از ملال
* همچون بنفشه بر سر زانو نهاده‌ایم
شعر کامل
حافظ
* دامن صحرا نبرد از چهره ام گرد ملال
* می روم چون سیل تا دریا به فریادم رسد
شعر کامل
صائب تبریزی