نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1228

1. سواره هر چه به نظّاره گاه برگذری

2. به یک کرشمه چه باشد که باز پس نگری

3. رقیب خود ز تو خالی نمی شود یک دم

4. چنین یکی شده باهم که دید دیو و پری

5. به دستِ باد غباری فرست از آن خاکی

6. که بی دریغ به نعل سمند می سپری

7. عتاب و ناز به میزانِ عدل بر ما سنج

8. سرش به ظلم گراید اگر ز حد ببری

9. مقابل تو سزد ز امّهات و از آبا

10. که کس دگر نکند دعویِ پدر پسری

11. ز بی وفایی و بعد عهدی و جفا کاری

12. به نام و ننگ ز دونان سزد که برگذری

13. قبول کن که نصیحت به فال میمون است

14. تو خود مبارک رویی و نیک بخت اثری

15. می است مونس من در غمِ فراق تو می

16. ولی نمی کند البتّه ترک پرده دری

17. نزاریا به ملامت گر التفات مکن

18. خوش است مستی و دیوانگی و بی خبری

19. فسرده را اگرش بر خیال می گذرد

20. که ترک شیفته کاری کنی چو می نخوری

21. ترا شراب زخم خانه ی الست دهند

22. از آن که مستی شوریده کار و خیره سری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هان مشو نومید چون واقف نه‌ای از سر غیب
* باشد اندر پرده بازی‌های پنهان غم مخور
شعر کامل
حافظ
* مه روی بپوشاند خورشید خجل ماند
* گر پرتو روی افتد بر طارم افلاکت
شعر کامل
سعدی
* زلف تو برد دین و دل و عقل و هوش من
* شب پاک خانه را نتوان رفتن این چنین
شعر کامل
صائب تبریزی