نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1257

1. بمیرو تا نبود هم نفس مزن نفسی

2. که مرگ بهتر از این زندگی بود به بسی

3. چو با کسی نبود عهد روزگار عزیز

4. هباست گر همه عمری بود اگر نفسی

5. تو زاهدی و منم فاسقی چه میگویی

6. کدام به تو به خود می روی و من به کسی

7. به صدر خاص به خاصی توان رسید بلی

8. که عشق گوهر خاص است و عقل عام خسی

9. به گوش جان بشنو صور حق نه هم چو خران

10. که مولعند به بانگ میان تهی جرسی

11. از آن قبل هوس روی دوست می کندم

12. که آدمی بچه را چاره نیست از هوسی

13. مرا کی ام که تمنای وصل دوست بود

14. کجا به دولت عنقا رسد چو من مگسی

15. نزاریا برو و دامنی به دست آور

16. که کس بدو نرسیده ست جز به دسترسی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هزار جامه بدل کرد روزگار و هنوز
* حدیث دیده یعقوب و پیرهن باقی است
شعر کامل
صائب تبریزی
* از چو من آزاده‌ای الفت بریدن سهل نیست
* می‌رود با چشم گریان سیل از ویرانه‌ام
شعر کامل
رهی معیری
* یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود
* دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود
شعر کامل
حافظ