نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1298

1. دگر باره کردم اعادت به می

2. اِلی اصلِه یَرجع کلُّ شَی

3. به تحصیلِ لیلیِ من بی قرار

4. چو مجنون در افتاده از حی به حی

5. بر امّید کرّوبیِ هم نفس

6. بساطِ زمین کرده ام جمله طی

7. کنون یافتم آن چه مطلوب بود

8. شدم فارغ از وعده ی کو و کی

9. به رسمِ رنودم به کف بر کؤوس

10. چه کارم به آیینِ کاووس و کی

11. زمانه ندانم که دردِ مرا

12. دوا تا به کی کرد خواهد به کی

13. به راحی مداوا کنم روح را

14. که عکسش بریزد ز خورشید خوی

15. همه ساله بر خم بگردم چنان

16. که پیرامنِ قُطب گردد جدَی

17. من و سر نهادن بر آن آستان

18. که خم خانه مشتق شد از نامِ وی

19. نزاری ز اندوهِ مَی شد نزار

20. بهل تا بنالد به زاری چو نی

21. خداوندِ فطرت ز مبدایِ کون

22. سخن را بدو داد و او را به مَی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دوای عشق گویند از سفر خیزد چه دانستم
* که در دل مهر آن مه خواهد افزون شد به هر منزل
شعر کامل
جامی
* تو را ز کنگره عرش می‌زنند صفیر
* ندانمت که در این دامگه چه افتادست
شعر کامل
حافظ
* مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
* قضای آسمان است این و دیگرگون نخواهد شد
شعر کامل
حافظ