نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1336

1. زان خوشه نغوله که آونگ می کنی

2. بل زان دو فتنه این همه نیرنگ می کنی

3. هر روز بامداد به عمدا بر آفتاب

4. نقشی دگر به شعبده ی رنگ می کنی

5. تا نیلِ حُسن بر ورقِ ماه میکشی

6. هم چون نهنگ سویِ دل آهنگ می کنی

7. پیشانیِ فراخ گره می زنی به حسن

8. بر چشم ما فراخ جهان تنگ می کنی

9. خوبان خضاب دست به حنّا کنند و تو

10. سر پنجه بلور به خون رنگ می کنی

11. در آتشم چو بوته عمدا همی بری

12. بازم چو زر به تجربه بر سنگ می کنی

13. یک بار با نزاری بی چاره صلح کن

14. با زینهار خواه چرا جنگ می کنی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ابر اگر آموزد از طبع تو رسم مردمی
* در زمین دیگر نرویاند بجز مردم گیا
شعر کامل
سلمان ساوجی
* ای نفس اگر به دیدهٔ تحقیق بنگری
* درویشی اختیار کنی بر توانگری
شعر کامل
سعدی
* محتسب از عاجزی دست سبوی باده بست
* بشکند دستی که دست مردم افتاده بست!
شعر کامل
صائب تبریزی