شمارهٔ 134
1. همین که از برم آن سرو سیم تن برخاست
2. سحاب دیده خون ریز موج زن برخاست
3. چنان ز قلزم چشمم روانه شد طوفان
4. که موج تا به میان از کنار من برخاست
5. به هر مقام که شد از خروج خلق نفور
6. نفیر روز قیامت ز تن به تن برخاست
7. غلط شدم که نقاب از جمال خود برداشت
8. خروش روز قیامت ز انجمن برخاست
9. صبا ز جیب عرق چین او چو برخیزد
10. چنان دمد که نسیمی که از چمن برخاست
11. ز غنچه تا ورق نازکش برون آمد
12. هزار خار ز اطراف نسترن برخاست
13. خیال رویش از آنگه که در نظر بنشست
14. ندیده ام نفسی خوش که از بدن برخاست
15. من و محبت و آلایش بدن هیهات
16. چنبن محال ز افعال اهرمن برخاست
17. مگر منازعتی شد میان دیده و دل
18. به کار هر دو نزاری ممتحن برخاست
19. جمال شاهد جانان به داوری بنشست
20. میان دیده و دل این همه سخن برخاست
21. کمند زلف نمود از حجاب و گفت چنین
22. هزار فتنه ازین زلف پر شکن برخاست
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده